صفحههای بدون پیوندهای زبان
این صفحات پیوندی به صفحهای به زبان دیگر نمیدارند:
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۳۰۱ تا #۳۵۰.
- بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
- بر نبض این گهواره نظم کهکشان بستهست
- بر نیزه تکیه داده تنها تر از همیشه
- بر نیزۀ شقاوت این فتنهزادها
- بر گلشن دین رسید چون موسم دى
- برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را
- برخیز! (حامد اهور)
- برون در بنه اینجا هوای دنیا را
- بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته
- بستند چو بر پشت شتر، محمل زینب
- بشکستهدلی شکسته میخواند نماز
- بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
- بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد
- بنام هر که رسد نسبتی ز نام حسین
- به این شوری که در سر دارم از سودای پنهانش
- به بوی پیرهنی
- به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
- به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست
- به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست
- به حق خدای شب قدرها
- به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیراب
- به داغدشت بلا دید تا بدنها را
- به دشت کرببلا خیمه زد چو شاه حجاز
- به رخ ماهی به قد سروی به دل نوری به تن جانی
- به زیر سمّ ستوران چو گشت نرم تنش
- به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد
- به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برند
- به شاه تشنه دیار بلا چو منزل شد
- به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
- به علم همچو علی کس نبود در اسلام
- به همان کس که محرم زهراست
- به يوم الترويه محمل ببستند
- به پيش چشم پدر ناگهان پسر افتاد
- به چشمانت که تا رفتی ز چشمم بی خور و خوابم
- به کدام واژه بخوانمت به کدام واژه نارسا
- به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
- بهار
- بهار از نفست برگ و بار میگیرد
- بهار سفرۀ سبزیست از سیادت تو
- بهار من (صرافان)
- بهار پنجره رویت خداوند است
- بهشت نکهتی از تربت معطر اوست
- بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
- بود آیا که در صلح و صفا بگشایند
- بود کی زندان یوسف تیره چون زندان من
- بوده ست پذیرای غمت آغوشم
- بوستان لاله رویان حجیز
- بوی بهشت میوزد از کربلای تو
- بوی خوش میآید اینجا عود و عنبر سوخته
- بچه ها دست بابا خونی شده