صفحهها در ردهٔ «شعرهای بدون نام»
۲۰۸ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۸۰۸ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)م
- منظر دلهای ماست کرببلای حسین
- منظومهٔ دهر نامرتب شده بود
- مهر تو را به عالم امکان نمیدهم
- مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
- مو آن رندم که پا از سر ندونم
- موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
- موعود خدا مرد خطر میخواهد
- موکب شاه فلک فر در زمین نینوا
- میان هجمۀ غمها اگر پناه ندارد
- میزان حسن و عشق چو با هم قرین فتاد
- میآید از سمت غربت اسبی که تنهای تنهاست
- میروی دریا دل من دست خالی برنگردی
- میشود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد
- میمیرم از دلشورههای اربعینی
- مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
- میگوید از شکستن سرو تناورش
ن
- نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویش
- نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست
- نبود به جز از علی کسی مرد خدا
- نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
- ندارد هیچ کس در این دل زندان نشان از من
- ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
- نسیم عشق وزان شد به گاهوارۀ عشق
- نسیمِ صبح عنبر بیز شد بر تودهء غبرا
- نشستم گوشهای از سفره همواره رنگینت
- نماز عشق شکسته نخوانده بودم وخواندم
- نمازی خواندهام در بارش یکریز ترتیلش
- نمی از چشمهای توست چشمه رود دریا هم
- نمیشد خالی از عَمّارها دور و برت ای کاش
- نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست
- نه فقط سرو در این باغ تناور دیده
- نوبت کار شه تشنه چو از دادن سر رفت
- نوخاستهای ز نسل درد آمده است
- نور فلک از جبین تابنده اوست
- نوریست میان شعر احمر
- نگاهی گرم سوی کودکانش
- نی ناله کرد و باز ترنّم شروع شد
- نیک پی اسب چرا بیرخ شاه آمدهای
ه
- هاله ای بر چهره از نور خدا دارد حسین
- هان این نفس شمرده را قطع کنید
- هر دل که به ذوق سرمدی خواهد بود
- هر دلی کز تو شود غمزده آن دل شادست
- هر زمان دل یاد از شهزاده اکبر میکند
- هر سال ماجرای تو و سوگواری ات
- هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به رویم
- هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- بحث:هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- هر چند قدش خمیده امّا برپاست
- هر چند که چشمهی حیات است حسین
- هر کجا مرغ اسیری است ز خود شاد کنید
- هر کس که ز دنیا طلبی دور شود
- هر کس که می خواهد ببیند لطف حیدر را
- هر کسی را به سر هوایی هست
- هرچند دعای عاشقان پر دارد
- هرچند ز غربتت گزند آمده بود
- هزار حنجره فریاد در گلویش بود
- هزار شکر که گشتم مقیم کوی حسین
- هستی همه سر در قدم فاطمه است
- هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
- همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
- همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
- همپای خطر همسفر زینب بود
- همین که بهتری الحمدلله
- هنوز اسیر سکوت تواند زندان ها
- هنوز داشت نفس میکشید دیر نبود
- هنگام دعا قلب حزین داشته باش
- هوای بام تو داریم ما هواییها
- هوای مشهد سلطان کربلا دارم
- هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست
و
پ
- پا گرفته در دلم آتشی پنهان شده
- پر میکشند تا به هوای تو بالها
- پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی
- پرواز آسمانی او را ملک نداشت
- پروانه شد تا شعلهور سازد پرش را
- پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد
- پس از تو جان برادر، چه رنجها که کشیدم
- پس از مصطفی مدح شیر خدا
- پس بیامد شاه معشوق الست
- پسرِ مرتضی امیر حسین
- پشت سر مسافر ما گریه میکند
- پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم
- پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
- پیراهنت از بهار عطرآگینتر
- پیغمبر اعظم که به عصمت طاق است
- پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
- پیغمبر ما که منجی انسانهاست
- پیوسته نماز در قیام است حسین
- پیچیده در این دشت عجب بوی عجیبی
- پیچیده شمیم ندبه و عهد و سمات
- پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرش
چ
- چرا از همرهان دوش ای سر پُر خون جدا بودی
- چرا به خاک فتاده ، تن مطهر تو؟
- چرا دودهٔ مجد و علا امام حسین
- چرا که حال خراباتیان خراب نباشد
- چشمان منتظر خورشید با خندههای تو میخندد
- چشمی از غم ستاره باران دارد
- چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
- چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
- چنان شیرینی دنیا ما شورانده دنیا را
- چه اعجازیست در چشمش که نازل کرده باران را
- چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
- چه خوش است چشم حسرت به رخ تو بازکردن
- چه مستی است ندانم که رو به ما آورد
- چه کربلا ست که آدم به هوش می آید
- چه گویمت که چها کرد در نبرد حسین؟
- چو از جان پیش پای عشق سر داد
- چون آسمان کند کمر کینه استوار
- چون بیگناه کشته شد آن شاه دینپناه
- چون تازه شد مصیبتشان از ورود شام
- چون جمله را یزید به بزم شراب خواست
- چون دید فراز نی سرش را خورشید
- چون راهشان به معرکهی کربلا فتاد
- چون راهشان به مقتل شاه زمن فتاد
- چون روز حسین در جهان روزی نیست
- چون شد سر اطهر ابی عبدالله
- چون شمع قطره قطره وجود تو آب شد
- چون غنچۀ گل به خویش پیچید علی
- چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
- چون فاطمه هیچ واژهای ناب نبود
- چون لاله به ساحت چمن میسوزم
- چون موج ز طوفان بلا برگشته
- چون نوبت شهادت سالار دین رسید
- چون پشت او ز پشتۀ زین بر زمین رسید
- چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت
- چون کرد شاه تشنهلبان قصد کارزار
- چون یار وفادار علی میثم تمّار
- چون صبا ديد به صحرا بدن بیكفنش
ک
- کبود غیبت تو آسمان بارانیست
- کجایید ای شهیدان خدایی
- کدام شعر به وصفش سر خطر دارد
- کربلا شد خزان گلستانش
- کرده خدا بهشت را خلق برای فاطمه
- کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
- کس ندیده در عالم اینچنین گرفتاری
- کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
- کسی بدون دلیل از صدا نمیافتد
- کسی محبت خود یا که برملا نکند
- کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفتهست
- کشتگان عشق بیغسل و کفن خوابیدهاند
- کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را
- کعبه بی نام ونشان می ماند اگر زینب نبود
- کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
- کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
- کنم بر آن سر ببْریده گریه یا به تنَش
- کوفه میدان نبرد و سر نی سنگر توست
- کيستی ای خندههايت رحمة للعالمين
- کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
- کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
- کی میرود آن بهار خونین از یاد
- کیست این آوای کوهستانی داوود با او
- کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
گ
- گاهی به حضور مهر ای ماه برو
- گر به چشم دل جانا جلوههای ما بینی
- گر بود روز حسیبم دیدن رویت نصیب
- گر خدا را دوست داری مصطفی را دوست دار
- گر سر کنم مصیبتی از شاه کربلا
- گر کشم خاک پای تو در چشم
- گرفتار زن و فرزند و مالاند
- گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
- گشودی چشم در چشم من و رفتی به خواب اصغر
- گفت آن که دل تیر ندارد برود
- گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
- گفت زینب ما اسیران عزّ و جاهی داشتیم
- گفت زینب که مرا دیدۀ تر میباید
- گفتم چگونه از همه برتربخوانمت
- گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
- گفتی که سرنوشت همین از قدیم بود
- گفتیم وقت شادی و وقت عزا حسین
- گل بر من و جوانى من گریه مىکند
- گل میکند لبخند تو مهمان که میآید
- گل همیشه بهارم، ببین خزان باقی است
- گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
- گلخندهای که مهر به ماه خدا کند
- گواه سیره عشق است داغداری ما
- گودال قتلگاه است یا این که باغ سیب است
- گیرم که بمانیم بر آن پیمان هم
ی
- یا اخا دستی برون از خاک کن
- یا رب به محمد و علی و زهرا
- یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
- یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من
- یاد تو گرفته قلبها را در بر
- یاد دیدار تو ای دوست ز خاطر نشود
- یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش
- یادم زوفای اشجع الناس آید
- یاری آیا نیست؟ (علا)
- یاری ز که جویم دل من یار ندارد
- یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست
- یم فاطمی
- یوسف شود آنکس که خریدار تو باشد
- یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
- یک بار رسید و بار دیگر نرسید
- یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
- یک روایت خوب از من گوش کن
- یک روز شبیه ابرها گریانم
- یک روز که پیغمبر در گرمی تابستان
- یک عمر در حوالی غربت مقیم بود
- یک نکوروی ندیدم که گرفتار تو نیست
- یک گل ز گلزار حسین در بزم جانان میرود
- یکتا گهری ز صدر دین افتاده
- یکی از همین روزها ناگهان
- یگانهای و نداری شبیه و مانندی