رده:شعرهای بدون ورودی تاریخ
صفحهها در ردهٔ «شعرهای بدون ورودی تاریخ»
۳۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۹۷۱ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)ص
- صبا به پیر خرابات از خرابۀ شام
- صبا ز طرهٔ جانان من چه میخواهی
- صبح ازل طلوعش باطلعت حسن بود
- صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
- صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
- صبوری به پای تو سر میگذارد
- صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
- صحرا میان حلقه آتش اسیر بود
- صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین
- صدای ذکر تو شب را فرشتهباران کرد
- صیاد را نگر که چه بیداد میکند
ط
ع
- عاشق آن به که دایم در بلا بی
- عالم آراست چو از پرتو انوار حسین
- عالم همه قطره و دریاست حسین
- عالم پر از ندای حسین و نوای اوست
- عجب فضائل عرشی عجب کمالی داشت
- عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت
- عشق بازی کار هر شیاد نیست
- عشق تو کوچهگرد کرد مرا
- عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
- عصمت بخشیده نام او دختر را
- عطر بهار از جانب دالان میآید
- عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
- عطش از خشکی لبهای تو سیراب شده
- عطش میگفت اِشرِب گفت حاشا
- عقولٌ قاصرٌ عن کُنهِ مَجدِه
- علی امام من است و منم غلام علی
- علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
- عهد و پیمان نه چنین بود، میان من و تو
غ
ف
- فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
- فرخنده پیکریست که سر در هوای توست
- فرمود حسین جلوۀ لم یزلی
- فصل بهار شد بیا تا به خم آوریم رو
- فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
- فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
- فلک با عترت خیر البشر لختی مدارا کن
- فلک در کربلا آل علی را میهمان کردی
- فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
- فکر کردند که خورشید مکدر شده است
- فکری به حال ماهی در التهاب کن
ق
ل
م
- ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
- ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
- ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
- ما را دلیست چون تن لرزان بیدها
- ما منتظران همیشه مشغول دعا
- مادر بیا به حال حسینت نظاره کن
- ماند چون نعش حسین تشنهلب در آفتاب
- ماند یک دختر نیک اختر روشن گهر از بعد پیمبر
- مانند باران بود و بر دلها ترنّم داشت
- ماه فرو ماند از جمال محمد
- ماه محرم است و شد دجله روان ز چشم ما
- ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
- ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
- محبوبه ذات پاک سرمد زهراست
- محرّم آمد و شد موسم عزای حسین
- محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین
- محشر دیگر
- محمد کافرینش هست خاکش
- محمد که همتای او از نخست
- مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
- مدهوشم از این عطر پراکندهٔ سیب
- مدينه با تو به ماهي دگر نياز نداشت
- مرا به خانه زهرای مهربان ببرید
- مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
- مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
- مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست
- مست تولاّی توام یا علی
- مسلم اول شه مردان علی
- مسلم شهید شد و تو خواندی حمیده را
- مسیح خوانده مرا وقت امتحان من است
- مشعلی در دست آمد راه را پیدا کند
- مصائب تو مگر از مسیح کمتر بود
- معراج تکلم است امشب صلوات
- مقصود عاشقان دو عالم لقای توست
- ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
- ملکوت اهلی دی مهمان بشرستانه گلوب
- من آب فرات را مکدّر دیدم
- من ار به قبله رو کنم، به عشق روی او کنم
- من از کودکی عاشقت بوده ام
- من به غمهای تو محتاجتر از لبخندم
- من بیمار مداوا نکند خوشنودم
- من حال پس از سقوط را میفهمم
- من حسینی مذهبم ای یار من
- من دختری یتیمه و محنت کشیدهام
- من در بر کشتی نجات آمدهام
- من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
- من غنچۀ نشکفتۀ بستان حسینم
- من ماندم و مرغ سحر و نوحهگریها
- من و این داغ در تکرار مانده
- من یک کبوترم که تویی شهپرم حسین
- منظر دلهای ماست کرببلای حسین
- منظومهٔ دهر نامرتب شده بود
- مهر تو را به عالم امکان نمیدهم
- مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
- مو آن رندم که پا از سر ندونم
- موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
- موعود خدا مرد خطر میخواهد
- مولای ما نمونه دیگر نداشتهست
- موکب شاه فلک فر در زمین نینوا
- مپرس حال دل داغدار و چشم ترم را
- میان هجمۀ غمها اگر پناه ندارد
- میزان حسن و عشق چو با هم قرین فتاد
- میآید از سمت غربت اسبی که تنهای تنهاست
- میرفت که با آب حیات آمده باشد
- میروی دریا دل من دست خالی برنگردی
- میشود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد
- میمیرم از دلشورههای اربعینی
- مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
- میگوید از شکستن سرو تناورش
ن
- نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویش
- نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست
- نامه بنوشتند
- نبود به جز از علی کسی مرد خدا
- نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
- ندارد هیچ کس در این دل زندان نشان از من
- ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
- نرسد اگر به على كسى به كجا رود به كجا رسد
- نسیم عشق وزان شد به گاهوارۀ عشق
- نسیمِ صبح عنبر بیز شد بر تودهء غبرا
- نشستم گوشهای از سفره همواره رنگینت
- نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
- نماز عشق شکسته نخوانده بودم وخواندم
- نمازی خواندهام در بارش یکریز ترتیلش
- نمی از چشمهای توست چشمه رود دریا هم
- نمیشد خالی از عَمّارها دور و برت ای کاش
- نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
- نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست
- نه فقط سرو در این باغ تناور دیده
- نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی
- نوبت کار شه تشنه چو از دادن سر رفت
- نوخاستهای ز نسل درد آمده است
- نور فلک از جبین تابنده اوست
- نوریست میان شعر احمر
- نگاهی گرم سوی کودکانش
- نی ناله کرد و باز ترنّم شروع شد
- نیزهدارت به من یتیمی را
- نیک پی اسب چرا بیرخ شاه آمدهای
ه
- هاله ای بر چهره از نور خدا دارد حسین
- هان این نفس شمرده را قطع کنید
- هر دل که به ذوق سرمدی خواهد بود
- هر دلی کز تو شود غمزده آن دل شادست
- هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله
- هر زمان دل یاد از شهزاده اکبر میکند
- هر سال ماجرای تو و سوگواری ات
- هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به رویم
- هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- بحث:هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- هر چند قدش خمیده امّا برپاست
- هر چند که چشمهی حیات است حسین
- هر کجا مرغ اسیری است ز خود شاد کنید
- هر کس که ز دنیا طلبی دور شود
- هر کس که می خواهد ببیند لطف حیدر را
- هر کسی را به سر هوایی هست
- هر گل که بر دمید ز هامون کربلا
- هرچند دعای عاشقان پر دارد
- هرچند ز غربتت گزند آمده بود
- هزار حنجره فریاد در گلویش بود
- هزار شکر که گشتم مقیم کوی حسین
- هستی همه سر در قدم فاطمه است
- هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
- همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
- همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
- همپای خطر همسفر زینب بود
- همین که بهتری الحمدلله
- هنوز اسیر سکوت تواند زندان ها
- هنوز داشت نفس میکشید دیر نبود
- هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
- هنگام دعا قلب حزین داشته باش
- هوای بام تو داریم ما هواییها
- هوای مشهد سلطان کربلا دارم
- هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست
و
پ
- پا گرفته در دلم آتشی پنهان شده
- پدر آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد
- پر میکشند تا به هوای تو بالها
- پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز
- پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی
- پرشورترین فصل تلاطم اینجاست
- پرواز آسمانی او را ملک نداشت
- پروانه شد تا شعلهور سازد پرش را
- پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد
- پس از تو جان برادر، چه رنجها که کشیدم
- پس از مصطفی مدح شیر خدا
- پس بیامد شاه معشوق الست
- پسرِ مرتضی امیر حسین
- پشت سر مسافر ما گریه میکند
- پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم
- پناه عالمیان زینبت پناه ندارد
- پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
- پیراهنت از بهار عطرآگینتر
- پیشواز تیر
- پیغمبر اعظم که به عصمت طاق است
- پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
- پیغمبر ما که منجی انسانهاست
- پیوسته نماز در قیام است حسین
- پیچیده در این دشت عجب بوی عجیبی
- پیچیده شمیم ندبه و عهد و سمات
- پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرش
چ
- چرا از همرهان دوش ای سر پُر خون جدا بودی
- چرا به خاک فتاده ، تن مطهر تو؟
- چرا دودهٔ مجد و علا امام حسین
- چرا که حال خراباتیان خراب نباشد
- چشم تو را چقدر به این در گذاشتند
- چشمان منتظر خورشید با خندههای تو میخندد
- چشمت به پرندهها بهاری بخشید
- چشمی از غم ستاره باران دارد
- چشمهایت روضه خوانی میکند
- چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
- چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
- چنان شیرینی دنیا ما شورانده دنیا را
- چه آتشیست که در حرف حرف آب نشسته
- چه اعجازیست در چشمش که نازل کرده باران را
- چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
- چه خوش است چشم حسرت به رخ تو بازکردن
- چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
- چه شود ز راه وفا اگر ، نظری به جانب ما کنی
- چه مستی است ندانم که رو به ما آورد
- چه کربلا ست که آدم به هوش می آید
- چه گویمت که چها کرد در نبرد حسین؟
- چهقدر بیتو شكستم چهقدر واهمه كردم
- چو از جان پیش پای عشق سر داد
- چون آسمان کند کمر کینه استوار
- چون او کسی به راه وفا یاوری نکرد
- چون بیگناه کشته شد آن شاه دینپناه
- چون تازه شد مصیبتشان از ورود شام
- چون تیر عشق جا به کمان بلا کند
- چون جمله را یزید به بزم شراب خواست
- چون دید فراز نی سرش را خورشید
- چون راهشان به معرکهی کربلا فتاد
- چون راهشان به مقتل شاه زمن فتاد
- چون روز حسین در جهان روزی نیست
- چون سرو همیشه راست قامت بودی
- چون شد سر اطهر ابی عبدالله
- چون شمع قطره قطره وجود تو آب شد
- چون غنچۀ گل به خویش پیچید علی
- چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
- چون فاطمه هیچ واژهای ناب نبود
- چون لاله به ساحت چمن میسوزم
- چون موج ز طوفان بلا برگشته
- چون نوبت شهادت سالار دین رسید
- چون پشت او ز پشتۀ زین بر زمین رسید
- چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت
- چون کرد شاه تشنهلبان قصد کارزار
- چون یار وفادار علی میثم تمّار
- چون صبا ديد به صحرا بدن بیكفنش
ک
- کارش میان معرکه بالا گرفته بود
- کبود غیبت تو آسمان بارانیست
- کجایید ای شهیدان خدایی
- کدام شعر به وصفش سر خطر دارد
- کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
- کربلا شد خزان گلستانش
- کرده خدا بهشت را خلق برای فاطمه
- کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
- کس ندیده در عالم اینچنین گرفتاری
- کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
- کسی بدون دلیل از صدا نمیافتد
- کسی محبت خود یا که برملا نکند
- کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفتهست
- کشتگان عشق بیغسل و کفن خوابیدهاند
- کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را
- کعبه به گرد روضه او می کند طواف (جامی)
- کعبه بی نام ونشان می ماند اگر زینب نبود
- کعبه مقصود
- کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
- کلامش سنگها را نرم میکرد
- کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود